شعری از سعدی

خری را ، ابلهی ، تعلیم می داد              بر او بر صرف کرده سعی دایم

حکیمی گفتش ای نادان چه کوشی       در این سودا بترس از لوم لایم

نیاموزد بهایم از تو گفتار                         تو خاموشی بیاموز از بهایم .


نويسنده : احمد جلیزی


روح اخوّت و برادری در اسلام

   عواملی که ممکن است در میان افراد جامعه و ملت ها ایجاد روح وحدت و یگانگی کند ، در نگاه اولیه یکی از جهات زیر است:

1_ نژاد و خون  2 _ وطن و محل سکونت     3_ زبان     4_ آئین و مذهب .

     اسلام ، مسئله ی همخونی ، هم وطنی و همزبانی را موضوعات اصیل و قابل ارزش نمی شناسد . اسلام معتقد است که جهات یاد شده نمی توانند در میان افراد و ملت ها یک پیوند مقدّس و ناگسستنی ایجاد نموده و رفتار مردم را نسبت به یکدیگر ، رفتاری برادرانه و مخلصانه سازد. اسلام می گوید ، عوامل نامبرده اگر چه ممکن است تا حدودی ، حلقه ی اتصال در میان مردم پدید آورد و آنها را در غم وشادی یکدیگر شریک کند ولی هرگاه جهات نیرومندی مانند مظاهر دلفریب مادی با عوامل فوق ، اصطکاک و تصادم پیدا کند ، در آن صورت حلقه ی اتصال میان مردم ، از هم گسسته و روح عناد و دشمنی جایگزین وحدت و یگانگی خواهد شد. اما چنانچه افراد و ملت ها دارای یک آئین و مذهب باشند یعنی بدانند آفریدگار حکیم  و دانایی آنها را برای رسیدن به کمال انسانی آفریده و برای بهتر زیستن آنان ، مقرراتی سعادت بخش و جامع الاطرافی به نام دین نهاده است و نیز بدانند با مرگ و پشت سر گذاشتن این دنیا کتاب عمر آنان بسته نمی شود و بلاخره از پس امروز فردایی است که هر کس ثمرات تلخ و شیرین کردارش را در آن روز خواهد چشید، و باز معتقد باشند افرادی خوشبخت و سعاتمندند که فرمان خدا و دستور العمل زندگی را که او مقرر داشته ، اطاعت کنند و بندگان ایمانی و مذهبی خود را محترم و گرامی بدارند ، در آن صورت آنچنان پیوندی در میان آنان ایجاد می شود که کمترین عاملی نخواهد توانست این حلقه ی اتصال را گسسته و رفتار آنان را نسبت به یکدیگر خصمانه سازد ..

 


نويسنده : احمد جلیزی